6 ماهگی
کارن متعجب در ٦ ماهگی صبح در حال رفتن به بهداشت... برای زدن واکسن... ...
هفت ماهگی
روز تولد هفت ماهگی کارن خان ما با روز ولنتاین یکی شده .. به همین مناسبت " مهربان کارن مامان" لباس قرمز پوشیده.... ...
کارن 8 ماهه
کارن 9 ماهه
آخه تو چرا اینقدر لوسی مامانی؟!!!!!!!!!!!!! ...
کارن 10 ماهه
قربون ایستادنت برم من ...
وروجک 11 ماهه
مامانی خوشگلم امروز آوین کوچولو خونمون بود ... این حاصل تلاشهای من و مامان اوین کوچولوست برای گرفتن یه عکس خوب!!!!!!!!!! از آقای وروجک ...
قدم به قدم تا دویدن
پسر مهربونم بعد از تلاشهای خیلی زیادی که برای سینه خیز رفتن انجام دادی (که همه منجر به عقب رفتن و در نهایت عصبانی شدنت می شد) بالاخره روز سه شنبه 2 اسفند 1390(7 ماه و یک هفته) برای رسیدن به ماشین زرد کوچولویی که خاله فرنوش برات خریده بود، سینه خیز به جلو رفتی ... و به این ترتیب دست از دنده عقب رفتن برداشتی... خوشکل مامانی تلاش های دیدنی زیادی برای حرکت روی دست و پاها داشتی که در نهایت روز 23 اسفند(7 ماه و 28 روز) موفق شدی چهار دست و پا بری... خیلی زود تلاش برای ایستادن روی زانو هم شروع شد و به دلیل اینکه باید به شدت ازت مراقبت می کردم نتونستم از اون روزها عکس بگیرم ولی خب... استثنا هم هست... مثلاً توی تعطیلات عید یک ...